به گزارش مشرق، فارس نوشت: کتاب «مرد ما در تهران» با موضوع بررسي چگونگي جاسوسي ديپلمات سفارت کانادا به منظور پيشروي اهداف دولت آمريکا در زمان تسخير سفارت آمريکا در ايران به قلم «رابرت رايت»، از جمله آثاري است که انتشار آن در سال گذشته ميلادي توجه بسياري از مخاطبان و رسانههاي جهان، به ويژه رسانهها و مطبوعات کشورهاي غربي را به خود معطوف کرد.
کتابي که در هفته گذشته نيز به عنوان يکي از نامزدهاي شايسته دريافت جايزه برترين کتاب غيرادبي «جان دبليو دافو»، جايزه برترين کتاب نويسندگان کانادايي، از سوي هئيت داوران اين جايزه انتخاب و معرفي شده است.
اين اثر که به قلم يک محقق و مدرس رشته تاريخ در دانشگاه ترنت کانادا به رشته تحرير در آمده در حقيقت سندي تاريخي است که پرده از برنامه جاسوسي سفارت کانادا و نقش موثر و کليدي «کن تيلور» سفير اين کشور در جاسوسي و ارائه راهکارها و برنامههاي نظامي و امنيتي ايران به دولت آمريکا در زمان وقوع انقلاب اسلامي ايران، بر ميدارد.
«رايت» نويسنده کتاب «مردان ما در تهران» در فصلهايي از کتاب با اشاره به واقعه طبس و عمليات ناموفق آمريکاييها در صحراي طبس به طور مستقيم به افشاي روابط پنهاني «کن تيلور» با سازمان جاسوسي آمريکا پيش و پس از بروز اين حادثه ميپردازد.
اين استاد دانشگاه در کتابش مينويسد: «کارتر» رئيس جمهور وقت آمريکا از «جو کلارک» نخستوزير وقت کانادا درخواست کرد که از «تيلور» ديپلمات اين کشور به عنوان يک مهره موثر براي کسب اطلاعات نظامي از ايران به منظور آزادسازي گروگانهاي آمريکايي در تهران استفاده کند. به اين ترتيب دولت آمريکا از سفارت کانادا خواست تا اطلاعات لازم در اين زمينه را از طريق اين ديپلمات در اختيار فرماندهان نظامي آمريکا در صحراي طبس قرار دهد.
پروفسور«رابرت رايت» که به تازگي به خاطر نگارش اين اثر به عنوان يکي از شانسهاي دريافت جايزه کتاب غيرادبي «جان دبليو دافو» انتخاب شده درکتابش با اشاره به همکاري ديپلماتها و کارمندان سفارت کانادا با دولت وقت آمريکا مينويسد: «در زمان تسخير لانه جاسوسي و پيش از آن، «کن تيلور» ديپلمات و «جيمي ادوارد» مسئول امنيتي-اطلاعاتي سفارت کانادا از جمله کليديترين مهرهها در جمعآوري اطلاعات از ايران و ارائه آن به آمريکاييها داشتند. اين افراد پس از دريافت درخواست همکاري از سوي آمريکا مبني بر جاسوسي عليه ايران، موافقت خود را اعلام کرده و به صورت مستقل به جمعآوري اطلاعات کاربردي و پراهميت براي حضور و دخالت آمريکاييها در برنامههاي داخلي ايران، پرداخته اند.»
«رايت» نويسنده کتاب پرفروش «3 شب در هاوانا» که موفق به دريافت جوايز متعددي به خاطر اين اثر شده است، در فصلي از کتاب « مردان ما در تهران» به صراحت به اين نکته اشاره کرده که دستور جاسوسي و گردآوري اطلاعات نظامي و امنيتي ايران توسط کارمندان سفارت کانادا مستقيما از سوي «جيمي کارتر» رئيس جمهوري وقت آمريکا به «جو کلارک» نخستوزير وقت کانادا ابلاغ شده و «کلارک» با اين موضوع موافقت کرده است.
وي در کتابش از «کن تيلور» و ديگر همکار وي در سفارت کانادا به عنوان يکي از ماموران غيررسمي سازمان جاسوسي آمريکا ياد کرده است.
طرح اين موضوعات در تازهترين کتاب «رابرت رايت» که در آخرين ماههاي سال 2010 منتشر و روانه بازار کتاب جهان شد، موجب شد تا ديپلمات بازنشته کانادايي «کن تيلور» لب به سخن بگشايد و ديدگاههاي خويش را درباره اين وقايع با رسانهها و مطبوعات جهان به اشتراک بگذارد.
وي در مصاحبه با روزنامههاي مختلفي همچون «گلوب اند ميل» ضمن اشاره به حساسيت انتشار اطلاعاتي که روزگاري جزء اسناد محرمانه دو کشور کانادا و آمريکا محسوب ميشدند، گفت: به هيچ وجه انتظار افشاي اين موضوع را در زمان حياتم نداشتم و فکر ميکردم اين موضوع براي مدت زمان بسيار طولاني مسکوت باقي بماند.
با اين وجود «کن تيلور» نسبت به انتشار رسمي کتاب «مردان ما در تهران» واکنشي جدي از خود نشان نداد و مسائل مطرح شده در اين کتاب را تائيد کرد.
وي با اشاره به عنوان «مامور غيررسمي سيا» که از سوي پروفسور «رابرت رايت» در کتاب «مردان ما در تهران» براي او و همکارش استفاده شده بود گفت: مسئوليتي که برعهده ما بود جمعآوري اطلاعات مورد نياز آمريکا براي نجات کارمندان سفارت و ديپلماتهاي سفارتش در تهران بود و ما تقريبا نقش ماموران غيررسمي آژانس جاسوسي آمريکا را در تهران برعهده داشتيم، ما مردان سيا در تهران بوديم.
گلوب اند ميل مينويسد: از آن زمان به بعد تمامي فعاليتهاي جاسوسي و اطلاعاتي آمريکا در ايران از طريق تيلور انجام ميگرفت و اطلاعاتي که وي روزانه به آمريکا مخابره ميکرد توسط دو افسر ارشد در اداره تحليل اطلاعات اوتاوا بررسي مي شد و در اختيار پَت بِلَک، دستيار وزير اطلاعات و امنيت وقت کانادا قرار ميگرفت. اين اطلاعات سپس در اختيار کلارک و مکدانالد قرار مي گرفت و پس از آن به کنث کورتيس، سفير وقت آمريکا در کانادا منتقل ميشد.
اين روزنامه نوشت: نخستين مامور سيا که توسط آمريکا به ايران فرستاده شد، پس از ملاقات با آقاي تيلور رد شد. تيلور در آن زمان اين مامور را با در نظر گرفتن شرايط موجود تهران نامناسب ارزيابي کرده بود. دومين ماموري که با نام مستعار باب وارد ايران شد مورد تاييد تيلور قرار گرفت و از آن به بعد در خارج از سفارت کانادا مشغول به فعاليت شد.
در واقع آنچه باب در آن زمان انجام ميداد نوعي پوشش براي تيلور بود تا در فعاليتهايش براي سيا تداخل ايجاد نشود. به بيان ديگر هرآنچه باب در تهران انجام ميداد از کانال تيلور به اوتاوا و سپس واشنگتن منتقل ميشد. تيلور خود تاييد مي کند که مسئول مستقيم جمعآوري اطلاعات و فعاليتهاي جاسوسي بودهاست.
گلوب اند ميل نوشت: تنها همکار تيلور در سفارت کانادا در تهران در آن سالها جيم ادوارد، مسئول امنيتي سفارت بود که همچون آقاي تيلور پيشنهادي از واشنگتن براي جاسوسي دريافت کرد و همچون همکارش موافقت نمود.
بر اساس آنچه در کتاب «مامور ما در ايران» نيز به آن اشاره شده است: ادوارد به صورت مخفي به جمعآوري اطلاعات نظامي مشغول شد، وي همچنين با ظاهري مبدل در تجمعات مردمي مقابل سفارت آمريکا نيز حضور داشت. ماموريتي که به نوشته روزنامه براي مردي چهارشانه و قدبلند با موهايي بور و چشماني آبي بسيار دشوار بود.
«تيلور» اين ديپلمات اسبق کانادايي در بخشي از سخنانش در پاسخ به خبرنگاران رسانههاي مختلف از چگونگي دسترسي به اطلاعات و ارسال آنها با وزير خارجه کانادا و پس از آن نخستوزير و ابلاغ آنها توسط «جو کلارک» به سفير آمريکا در کانادا، مطالبي را مطرح کرده و پرده از جزئيات اين اقدام برداشته است. وي حتي به حضور مخفيانه و با ظاهري مبدل در اجتماعات و نشستهاي مردمي که در روزهاي انقلاب مقابل سفارت آمريکا برگزار ميشد، اشاره کرده است.
و اما «رابرت رايت» درباره چگونگي نگارش تازهترين اثرش، «مردان ما در تهران» ميگويد: «با دسترسي به برخي از اطلاعات طبقهبندي شده و محرمانه، خواستار مطالعه برخي از پروندههاي موجود در آرشيو کانادا شدم و به اين ترتيب تصميم گرفتم تا کتاب «مردان ما در تهران» را با توجه به اسناد و مدارکي که از لحظه ورود «کن تيلور» به ايران در سال 1977 در اختيار دارم، به رشته تحرير در آورم».
اين محقق در جريان مطالعات و تحقيقات خود در ميان اسناد و پروندههاي قديمي به نقش خيرهکننده «کن تيلور» در دهه 1970ميلادي در پيشروي اهداف آمريکاييها در ايران پي برد و به بررسي اين موضوع پرداخت.
«رايت» در جريان مطالعاتش نکات بسياري درباره جزئيات همکاري «تيلور» با سازمان جاسوسي آمريکا به دست آورد. او مدارکي را به دست آورد که بر اساس اين مدارک مشخص شد، ارسال اطلاعات نظامي و امنيتي ايران به صورت روزانه و مستمر صورت ميگرفته است.
«مردان ما در تهران» به قلم «رابرت رايت» نويسنده، محقق و مدرس کانادايي با همکاري نشر «هارپرکالينز» منتشر و ژانويه 2010 راهي بازار کتابهاي انگليسي زبان شد.